درسی از قرآن در بیان رهبری:
درسی از قرآن در بیان رهبری:
پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛
جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره (احزاب) میفرماید:
«و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا»؛ مردم را میترساندند.
الان هم همین جور است. الان هم یک عدهای مردم را میترسانند: آقا بترسید.
مقابلهی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در میآورند! آن جنگ نظامیشان،
این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسیشان. در آخر این سوره باز میفرماید:
«لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم».
مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است:
«هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»
؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید،
پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان میآیند. ......
منافق، ضعیفالایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونیاند -
وقتی دشمن را میبینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه
و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن:
آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمیآئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟
همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند.
اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛
خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»
91/7/19